و حتی برخی از آنها تصمیمات جدیدی برای زندگی خود میگیرند و به راستی که اسفندماه به گفته اکثر پدربزرگها و مادربزرگها، ماه عید است؛ ماهِ خانهتکانی جسم و صد البته فکر و روح. در این ایام، یکی از موضوعاتی که مورد توجه قرار میگیرد، «تقسیم کار» در خانهتکانی است؛ اما در جامعه ما، چه نگرشی نسبت به این موضوع وجود دارد؟ اساساً این کار، وظیفهای زنانه است و مردان فقط باید بهعنوان یک نیروی کمکی و در قالب لطف به همسرانشان در این امر شرکت کنند یا باید این کار با همکاری یکدیگر صورت گیرد.
خانهداری و به تبعیت از آن خانه تکانی، یکی از بحث برانگیزترین موضوعاتی است که تاکنون مطرح شده است. اصولا مردان با رفتن به کار بیرون از خانه، دارای درآمد مستقل و تنوع شغلی هستند اما زنانِ صرفا خانهدار هیچ درآمد مستقلی ندارند، کارشان یکنواخت و کسلکننده است و تنوع کاری کمی دارند.
در کار خانگی تنها معیار سنجش مقایسه با دوستان و آشنایان است و کاری است بدون پاداش و صرفا رایگان. اما از سوی دیگر خانه داری در خدمت خانواده و جامعه مزیتهای بسیاری دارد که نباید از نظر دور داشت. خانهداری یا به تعبیر صحیح آن، مدیریت خانه به وسیله زن را میتوان یکی از مشکلترین کارها نام برد؛ چرا که هم مسئولیت تمیز کردن خانه بر عهده خانم خانه است و هم هماهنگ کردن خواستههای آقای خانه و فرزندان، خواه از نظر مالی و خواه عاطفی.
از اینرو، برخی خواهان دستمزد برای زنان خانه دار شدهاند تا بدین ترتیب نوع نگاه به منزلت زنان خانهدار را حفظ کنند و کار خانه را از کاری کم اهمیت و بیارزش خارج کنند.بحث برابری جنسی یکی از موضوعاتی است که بیشتر از سایر مباحث مطرح در اجتماع، خانهداری را به چالش کشیدهاست. برابری جنسی بدان معناست که زن و مرد حقوق و وظایف یکسان دارند و همه از فرصتهای مساوی در جامعه برخوردار هستند.
همچنین برابری جنسی مربوط به عدالت و تقسیم مسئولیتهاست؛ هم در جامعه و هم در خانواده. اگر جنسیت مانع از آن شود که ما بتوانیم نقاط قوت و ضعف فرد را ببینیم، این امر میتواند به تبعیض و فرصتهای محدود برای فرد منجر شود و بر این اساس، حال که زن مسئول امور خانه است، از فرصتهای مختلف کار در بیرون خانه دور مانده، پس باید درآمدی از این کار داشته باشد تا اهمیت کار او برای بقیه اعضای خانواده مشخص باشد و از آن مهمتر از نظر اقتصادی دچار خسران نشود؛ البته راهکارهایی از قبیل بیمه زنان خانهدار (که در ایران هم مطرح شدهاست) نیز ارائه شده است.
ولی با این همه اختلاف نظر در امر خانهداری، جای این سؤال باقی است که چه کسی مسئول خانه تکانی است؟
مژگان که خانمی با تحصیلات دانشگاهی است و بعد از ازدواج خانهداری را برگزیده است، این کار را بیشتر کاری زنانه میداند و معتقد است که هرچند خانهداری و خانه تکانی وظیفه زن است اما مرد نیز باید در این کار مشارکت داشته باشد و در جابهجا کردن وسایل و شستن فرشها به همسر خود کمک کند اما بقیه کارها نیاز به ظرافت و نظافت خاصی دارد که از عهده مرد بر نمیآید و نیاز به دقت زنانه دارد.
او زیاد موافق گرفتن کارگر برای خانهتکانی نیست؛ چراکه هم هزینهای که در قبال این کار باید صرف شود را بالا میداند و هم اینکه تمیزیای که از کار آنها حاصل میشود را شکبرانگیز و غیرقابل اطمینان بر میشمرد.
اما مریم که با تحصیلات لیسانس، شاغل است و هنوز ازدواج نکرده، در عید، وظیفه خود را بهعنوان دختر خانه، شرکت در این امر میداند. او هر ساله در این ایام از محل کار مرخصی میگیرد و معتقد است کار فرششویی و جابهجا کردن وسایل سخت خانه باید بر عهده کارگر باشد ولی بقیه کارهای خانه باید به وسیله خانم خانه صورت گیرد چون این کار صرفا کاری زنانه است.
پرستو که هماکنون دانشجوی مقطع کارشناسی ارشد است، میگوید: «این امر هرچند باید با مدیریت خانم خانه صورت گیرد اما مرد هم نباید نقشش کمرنگ شود؛ یعنی مرد هم باید همراه با زن به خانه تکانی بپردازد اما کارهایی که نیاز به ظرافت و دقت دارد باید توسط خانمها انجام شود.»
در پژوهشی با عنوان « بررسی عوامل خانوادگی مؤثر بر پنداشت از خود زنان متاهل ساکن شهر تهران» که توسط خدیجه کشاورز بهعنوان پایاننامه کارشناسی ارشد تهیه شده، به این مسئله پرداخته شده است.
در این پژوهش که بهصورت پرسشنامه حضوری انجام شده از کل تهران، 4 منطقه (یک، 6، و 15 و 16 شهرداری تهران) در چند مرحله و به شیوه تصادفی ساده انتخاب شدند و با رعایت شرایط لازم نمونهگیری، با 241 زن متاهل 20 تا 50 ساله ساکن مناطق یک، 6، 15 و 16 مصاحبه حضوری به عمل آمد. میانگین سنی این افراد36.5 سال بود که از بین آنها 17 نفر فرزندی نداشته و بقیه بین یک تا 7 فرزند داشتهاند و میانگین تعداد فرزند پاسخگویان 2.92بوده است.
از نظر تحصیلات دانشگاهی 13نفر (یعنی 5.4 درصد) از پاسخگویان دارای تحصیلات بالاتر از فوق لیسانس و 47 نفر (یعنی 19.5درصد) دارای تحصیلات تا لیسانس هستند؛ یعنی 24.9درصد از آنان دارای تحصیلات دانشگاهی، 39.4 درصد از پاسخگویان دیپلمه و 34 درصد آنها دارای تحصیلات زیر دیپلم هستند. میانگین تحصیلات پاسخگویان 11.11سال است.
میانگین تحصیلات همسران پاسخگویان 11.98 سال است. 52 نفر (21.6درصد) از پاسخگویان شاغل و 189 نفر (78.4درصد) از آنان خانه دار (غیرشاغل) هستند. از 52 نفر زن متاهل در مجموع پاسخگویان 13 نفر (25 درصد شاغلان ) دارای مشاغل با منزلت بالایی همچون استاد دانشگاه، پزشک، مهندس و وکیل هستند. 30 نفر (57.7 درصد ) دارای مشاغل با منزلت متوسط همچون کارمندی و دبیری هستند و 9نفر(3.17 درصد) دارای مشاغل با منزلت پایین مانند کارگری و... .
نتایج تحقیق نشان میدهد 8درصد پاسخگویان نظافت روزانه منزل را به تنهایی انجام میدهند و از طرف همسر به آنان کمکی نمیشود، 34 نفر (14.1 درصد) با هم انجام میدهند و فقط 2 نفر (0.8 درصد) از شوهران مسئول نظافت روزانه منزل هستند.
وقتی زمان انجام نظافت روزانه توسط زن و شوهر با هم مقایسه میشود، به روشنی مشخص میشود که میانگین زمانی که زنان صرف نظافت منزل میکنند، 10.11 ساعت در هفته ولی میانگین ساعت کار مردان 0.29 ساعت در هفته است. اغلب مردانی که در نظافت روزانه منزل مشارکت میکنند، زمان بسیار کوتاهی را صرف نظافت میکنند و بار اصلی نظافت روزانه همچنان بر دوش زنان باقی میماند.
نتایج تحقیق نشان میدهد، 151 نفر از پاسخگویان (27.7 درصد ) نظافت کلی منزل را به تنهایی انجام میدهند، در 5 نفر (2درصد) از آنان نظافت کلی منزل بهعهده همسرانشان است و 47 نفر (19.5 درصد) در انجام نظافت کلی با همسرانشان مشارکت میکنند. تعداد 38 نفر( 15.8درصد) نیز کار نظافت کلی منزل را به کارگر یا خدمتکار میسپارند که باز هم مسئولیت نظارت بر خدمتکار برعهده زنان است. مقایسه میانگین زمان انجام نظافت کلی منزل بین زن و مرد نشان دهنده اختلاف فاحش ساعات کار این دو در منزل است.
میانگین ساعت کار زنان 5.8 ساعت در هفته و میانگین ساعت کار مردان 0.55ساعت در هفته است. (روزنامه سرمایه 12/12/86) این تصور شاید از آن نگاه جامعه ما به کار خانه و امر خانهداری سرچشمه میگیرد، آنجا که میگویند مرد نانآور خانه و زن مسئول مدیریت دخل و خرج خانه و خانهداری است اما انتظار میرود که در بین زنان متاهل و شاغل کمتر این نگاه وجود داشته باشد، همچنان که فاطمه که زنی متاهل، کارمند و نیز دانشجوی مقطع کارشناسی ارشد است در مقابل این پرسش پاسخ میدهد: «با شرایط فعلی امثال من، نمیتوانم به تنهایی از عهده کارها بر آیم، تقسیم کار باید در این مورد وجود داشته باشد، باید اکثر کارهای سخت با مدیریت زن و توسط مرد صورت گیرد و اگر فشار کار هردویمان زیاد بود، باید کار را به دست کارگر سپرد اما درنهایت این کار، یک کار زنانه است» و در اینجاست که درمییابیم، این زنان نیز همچون دیگر زنان خانهدار در نزدیکی ایام عید، بهدنبال فرصت هستند تا هرچه سریعتر این وظیفه خطیر و زنانه را انجام دهند.